زورق

کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز...

زورق

کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز...

زورق

با کلمات می توان جادو کرد.
جادویی که دل را اسیر می کند و فکر را درگیر.
من جادوگر خوبی نیستم

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

دستان خالی

سه شنبه, ۱۹ مرداد ۱۴۰۰، ۰۳:۳۴ ب.ظ

چند وقتی است می نویسم و خط می زنم. هنوز نتوانستم رگ خواب کلمات را بدست بگیرم. سه سطر نوشتم که سهم این سه سطر یک سطر و نصفی خط زدن است. بیشتر دلم به حال خودکار و کاغذ می سوزد که عمرشان بی هدف به هدر می رود، مثل عمر من که دارد به آخر می رسد. از پایان نمی ترسم، از این می ترسم که سهمی نداشته باشم؛ مثل کشاورزی که کاشت تا برداشت کند ولی از کِشت چیزی نصیبش نشد. کشاورز غصه دستانش را نمی خورد حتی غم زحمتش را هم نمی خورد، درد او از بی ثمری است اینکه به آخر راه رسیده و سهمی ندارد. باز کلمه کم آوردم و باز هم کلمات را خط می زنم.

موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰۰/۰۵/۱۹

نظرات  (۱)

۱۹ مرداد ۰۰ ، ۱۵:۵۱ شاگرد بنّا
از این می ترسم که سهمی نداشته باشم!
حسین:
ان شاءالله که سهم داشته باشی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی